سلامتی و زنان

فرصتی دست داد تا گفتگویی با وی انجام دهیم که در زیر می خوانید :

آقاي دکتر بلالي ، ما دوست داریم که بیشتر درباره شما بدانیم. لطفاً کمی در رابطه با گذشته خودتان برای ما توضیح دهید و بفرمائيد تحصيلات دانشگاهي خودتان را در کدام دانشگاه گذرانده ايد؟

من 15 شهریور 1321 شمسی در مود بیرجند متولد شدم . تحصیلات ابتدائی را در مود و زاهدان و متوسطه را در دبیرستان شوكتی بیرجند به پایان رسانیدم. تحصیلات دانشگاهی را ابتدادر رشته شیمی و سپس در دانشكده پزشكی دانشگاه تهران آغاز و در خرداد 1343 به اخذ لیسانس شیمی و در خرداد 1349 به دریافت دكتری پزشكی نائل آمدم . پس ازطی دوره وظیفه درتهران ، به سمت مربی پزشكی قانونی و مسمومین دانشكده پزشكی مشهد استخدام و مشغول كار شدم. در 15/12/1354 به سمت استادیاری و سرپرستی بخش مسمومین بیمارستان امام رضا (ع) منصوب شدم و طی سالهای 1355 تا 1357 مدیریت امور آموزشی دانشكده پزشكی مشهد را نیز عهده دار بودم...

من در تیرماه 1357 جهت گذرانیدن دوره تخصصی سم شناسی بالینی در دانشكده پزشكی دانشگاه ادینبورگ عازم بریتانیا شدم و دركوتاه ترین زمان ممكن، به اخذ دكتری تخصصی (Ph.D.)با درجه ممتاز دررشته فارماكولوژی و سم شناسی بالینی نائل آمدم(تیرماه 1360). پس از دریافت تخصص درمان شناسی و فوق تخصص مسمومیت ها، در مرداد ماه همان سال با عنوان استادیار دانشكده پزشكی دانشگاه ادینبورك استخدام و در دپارتمان درمان شناسی و مركز درمان مسمومین بیمارستان سلطنتی ادینبورگ مشغول كار شدم. ودر دی ماه 1360 با عشق خدمت به وطن و در شرایط جنگی به مشهد بازگشتم و باسمت استادیار و سرپرست بخش مسمومین بیمارستان امام رضا (ع)، وابسته به دانشكده پزشكی دانشگاه مشهد مشغول كار شدم که همزمان با جنگ تحميلي بود و به مداواي مجروحين بمباران های شیمیائی و جانبازان عزیز شیمیائی جنگی ارائه خدمت مي کردم. در اردیبهشت 1364 به سمت دانشیاری و در مهر ماه 1370 به مقام استادی گروه آموزشی بیماریهای داخلی دانشكده پزشكی دانشگاه علوم پزشكی مشهد ارتقاء یافتم.

آقاي دکتر اگر ممکنه از والدين ، همسر و فرزندانتان برای خوانندگان بگویید

پدربزرگم مؤذن و متولي مسجد جامع مود بود و بعد از ايشان هم پدرم مؤذن و متولي همان مسجد شد. يک ملک وقف براي اداره مسجد وجود داشت که توليت همان ملک را نيز بر عهده داشت. پدرم همچنين به کار کشاورزي، دامداري و توليد فرش دستي مشغول بود.فاميل پدرم در گذشته مقري بود که بعد از تغيير فاميل ها، فاميل بلالي که از مؤذنان پيامبر بوده، براي ايشان انتخاب شده و چون در مود زندگي مي کرديم پسوند مود هم گرفته است.

مادرم خانه دار بود و من 5 ساله بودم که مادرم را از دست دادم و پس از آن دختر عموي مادرم با پدرم ازدواج کرد و ايشان هم بعد از شش سال مرحوم شد بعد از آن خاله ام همسر سوم پدرم شد و پدرم 10 فرزند دارد،5برادر و 4 خواهر دارم که بجز يک نفر آنها همگي تحصيلات عاليه دارند.

خودم يک فرزند دختر و يک پسر دارم که پسرم بعد از دوره راهنمايي به اسکاتلند رفت و دوره کالج و دانشگاه را در آنجا گذراند و دکتراي تخصصي فارموکولوژي گرفت در دانشگاه آکسفورد انگلستان مشغول کار شد ولي هم اکنون در يک شرکت داروئي شهر نانيگام انگلستان به عنوان مدير ارزيابي داروها مشغول بکار مي باشد.

دخترم تا مقطع ليسانس در ايران بود و فوق ليسانس و PH.D را در دانشگاه لندن (imperial college) گرفته است .

چطور شد که رشته پزشکی را انتخاب کردید،خانواده و دوستان مشوق شما بودند یا برحسب علاقه ی خود این رشته را انتخاب کردید؟

من بيشتر از پزشکي عاشق رشته شيمي بودم و به همين خاطر تا مقطع کارشناسي شيمي تحصيلاتم را ادامه دادم ، در آن زمان هر رشته اي کنکور جداگانه اي داشت،من رفتم تهران کنکور شيمي دادم و نفر سوم کنکور آن سال شدم. قصدم اين بود که شاگرد اول شوم ، تا بتوانم از طريق بورس براي ادامه تحصيل به خارج بروم ولي اين اتفاق نيافتاد چون در آن سال شاگر اول هاي که به خارج اعزام شده بودند بر عليه شاه فعاليت هايي انجام داده بودن ، از آن پس دستور رسيد که ديگر دانشجويان را به خارج اعزام نکنيد . بعد از آن من بايد با ليسانسم در دبيرستان ها تدريس ميکردم و يا در کارخانه اي مشغول بکار مي شدم، چون دوره فوق ليسانس در ايران در هيچ رشته اي وجود نداشت و اين من را قانع نمي کرد ، اين بود که تصميم گرفتم در کنکور پزشکي شرکت کنم .و دانشجوي پزشکي که شدم ، همزمان براي تامين مخارج تحصيل به تدريس شيمي پرداختم و ليسانس شيمي را در سال 1343 گرفتم.

براي ادامه تحصيلاتم تصميم گرفتم يک رشته تخصصي پزشکي را انتخاب کنم که بتوانم از دانش و تجربيات شيمي هم استفاده کنم ،اين بود که رشته سم شناسي را انتخاب کردم.و در سال دوم دانشجويي تصميم به نوشتن کتاب گرفتم و اولين کتابم را به عنوان شيمي و زندگي نوين که در واقع کاربرد شيمي در زندگي مي باشد در دوران دانشجويي(تيرماه 46) نوشتم.

آقاي دکتر چند سال است که در بخش مسمومين کار ميکنيد و چه فعاليت هايي در اين مرکز انجام داده ايد؟

پس از اينکه دوران وظيفه را گذراندم با همسرم که در رشته داندانپزشکي تحصيل مي کرد ازدواج کردم و به مشهد آمدم با توجه به مدرک ليسانس شيمي و سابقه اي که داشتم به عنوان مربي دستيار داخلي (مسمومين) استخدام دانشگاه فردوسي شدم و بعد استاديارشدم و مسؤوليت بخش مسمومين را به من دادند .

در سال 1351 بخش مسمومين را در بيمارستان امام رضا (ع) تاسيس کرديم و از آن سال تا اکنون اين بخش توسعه يافته و در سال 1352 آزمايشگاه سم شناسي را در اين بخش راه اندازي کردم،من در تیرماه 1357 جهت گذرانیدن دوره تخصصی سم شناسی بالینی در دانشكده پزشكی دانشگاه ادینبورگ عازم بریتانیا شدم و دركوتاه ترین زمان ممكن، به اخذ دكتری تخصصی (Ph.D.)با درجه ممتاز دررشته فارماكولوژی و سم شناسی بالینی نائل آمدم(تیرماه 1360). پس از دریافت تخصص درمان شناسی و فوق تخصص مسمومیت ها، در مرداد ماه همان سال با عنوان استادیار دانشكده پزشكی دانشگاه ادینبورك استخدام و در دپارتمان درمان شناسی و مركز درمان مسمومین بیمارستان سلطنتی ادینبورگ مشغول كار شدم. وبا توجه به حملات شيميايي دوران جنگ تحميلي و بيماران شيميايي احساس عذاب وجدان کردم و در دی ماه 1360 با عشق خدمت به وطن و در شرایط جنگی به مشهد بازگشتم و به عنوان استاديار و سرپرست بخش مسمومين بيمارستان امام رضا (ع) علاوه بر کارهاي آموزشي، پ‍ژوهشي و درماني بخش به درمان مجروحين شيميايي پرداختم .

اکنون بخش مسمومين به گروه آموزشي تبديل شده و من 41 سال است که در دانشگاه علوم پزشکي خدمت مي کنم و هم اکنون به عنوان مديرگروه سم شناسي در اين مرکز مشغول بکار هستم. علاوه بر اين مرکز تحقيقات سم شناسي پزشکي را در سال 1387 با کمک چهار نفر از همکاران تاسيس کرديم و از آن زمان تاکنون رياست مرکز را نيز بعهده دارم.

عواملی که در پیشرفت یک پزشک می تواند موثر باشد، چیست؟

اولين چيزي که پدرم به من آموخت سخت کوشي بود و يکي از عوامل مهم موفقيت من سخت کوشي بوده

دوم :نظم و خوش رفتاري

سو:م: احترام به ديگران و گذشت

چهارم: برنامه ريزي هدف دار و کوشش در جهت رسيدن به هدف که هميشه به دانشجويان عزيز توصيه ميکنم.

((مرد بايد که در کشاکش دهر سنگ زيرين آسيا باشد ))

آقاي دکتر بلالي ،چه خودرويي سوار مي شويد ؟ پژو 206

خوشبختانه وضعيت مالي خوبي داريد چرا خودروي بهتري نميگيريد؟

پـُز من، به مغزمه نه به خودروي خارجي و مدل بالا، خودروي بزرگ و گرانقيمت به من اعتبار نمي دهد ، اعتبار من عملکرد من است .اصلاً دنبال تجملات نيستم.

آقاي دکتر ، لطفاً کمي از حساسيت و سختي هاي رشته سم شناسي صحبت بفرمائيد.

سختي هاي سم شناسي ،سختي هاي مضاعف بر کار پزشکي دارد.بيماران مسموم در واقع هم آلودگي شيميايي را دارند و هم بيماراني که اختلال رواني دارند.هر فردي که در بخش هاي مسمومين مشغول به خدمت هست بايد مزايايي بگيرد که پرسنل مراکز روانپزشکي مي گيرند و علاوه بر آن آلودگي شيميايي هم ممکنه به پرسنل و کادر پزشکي منتقل شود.

سختي کار من به حدي بوده که باعث شده فرزندانم نه تنها به رشته سم شناسي روي نياورند بلکه از رشته پزشکي باليني گريزان شوند . چون که سختي هاي اين رشته را در من ديده بودند. ولي من چون با عشق کار کرده ام از نفس خدمت لذت بردم.

براي اينکه چراغي را روشن نگه داريم ، بايدمرتب به آن سوخت برسانيم ،شماچگونه چراغ خود را روشن نگاه داشته ايد؟

هرچه سنم بالاتر مي رود اين احساس را در خود بيشتر دارم که بايد بيشتر مفيد باشم ، بهتر کار کنم ، بهتر خدمت برسانم،بهتر درمان کنم ، بيشتر مطالعه کنم، بهتر آموزش دهم، بيشتر پژوهش کنم و سم شناسان باليني بهتري تربيت کنم.

انسان وقتي با عشق به مردم و انسانيت خدمت مي کند با ديدن نتايج کارش مانند شاگردان برجسته و خوب شدن بيماران، اين روشنائي را مي بيند.

شيرين ترين و تلخ ترين خاطره در زندگيتان را براي ما بگوييد ؟

تلخ ترين خاطراتم از زمان شروع حملات شيميايي در زمان جنگ بود. يک شب در منزل بودم که به من خبر دادند يک هواپيما جانباز شيميايي به مشهد منتقل شده ،بلافاصله به بيمارستان آمدم و آن زمان دکتر فرهودي رئيس بيمارستان بود و حضور پيدا کرده بود. حدود 150 مجروح به بيمارستان منتقل شد و ما شايد پنج تخت مسمومين داشتيم ، همان موقع کميته اضطراري تشکيل داديم و قرار شد بيماران کليه بخش ها (‌الکتيو)‌بيمارستان قائم (عج) و امام رضا (ع) خالي شود و به تخت هاي مسمومين اختصاص داده شود.

کار من اين بود که صبح زود به بيمارستان مي آمدم و با کمک همکاران دستورالعمل درماني صادر مي کرديم و اساتيد رشته هاي مختلف پزشکي آن را انجام مي دادند .

اين خاطره از يک جهت تلخ بود ، براي اينکه با کمبود امکانات و دارو روبرو شده بوديم و نگران بيماران بوديم و از جهتي ديگر چون موفق شديم و جان اکثريت قريب به اتقاق آنان را نجات داديم پايان خوبي داشت و به خاطره اي شيرين تبديل شد.

آيا براي شما اين اتفاق افتاده که مسموم شويد ؟ چکار کرده ايد؟

خير ، بجز يکي دو مورد مسموميت غذايي جزئي ، اتفاق خاصي نبوده.

به نظر شما خطرناک ترين سم در اخلاق پزشکي چيست؟

خطرناک ترين سم در اخلاق پزشکي ،مادي گرائي و پول!

وقتي پزشکي به رشته اي علاقه و عشق نداشته باشد و فقط آن رشته را بخاطر درآمد و مزاياي مالي بالايي که دارد انتخاب کند ،اين خود مي تواند ،بزرگترين سم در اخلاق پزشکي باشد.

آقاي دکتر ضمن تشکر از وقتي که در اختيار ماگذاشتيد در پايان به عنوان يک پزشک سم شناسي چه پيامي براي خوانندگان داريد؟

توصيه من براي پزشکان جوان اين است که هرکاري براي بيمار انجام مي دهند، با عشق و علاقه و براي رضاي خدا باشد ، نه براي پول و ماديات و اگر مي خواهند در کار خود موفق شوند ، هدفدار و درست کار کنند و با خوشرويي از بيماران پذيرائي کنند.

برخي از فعاليت هاي پژوهشي و افتخارات پروفسور بلالي:

وی صاحب تالیفات و انتشارات متعدد در زمینه های شیمی، سم شناسی پزشكی،‌درمان شناسی و مسمومیت ها مي باشد.

· 23 كتاب و منوگراف (تك نگار) به زبان های فارسی و انگلیسی.

· 124 مقاله علمی در نشریات پزشكی و مجلات علمی داخلی و خارجی.

· 256 خلاصه مقاله در كنگره های علمی و كنفرانس های پزشكی كشور و بین المللی به زبان های فارسی، انگلیسی و فرانسه.

· راهنمائی و مشاوره رساله های دكتری پزشكی (61 مورد)، داروسازی (34 مورد)، تخصصی و فوق تخصصی (19 مورد) را در دانشگاه های داخلی و خارجی كشور .

· بنيانگذار بخش سم شناسي در استان خراسان.

· اولين رئيس بخش مسمومين و اولين مدير گروه سم شناسي دانشگاه علوم پزشکي مشهد .

پروفسور بلالي جوائز و تقدير نامه هاي متعددي در زمينه هاي مختلف آموزشي، پژوهشي، بهداشتي و درماني مرتبط با سم شناسي و مسموميت ها در سطح كشور و در مجامع علمي بين المللي كسب نموده است.

پزشك نمونه سال 1379 كشور .

پزشک نمونه سال 1381 استان خراسان.

پژوهشگر نمونه سال 1364 دانشگاه مشهد .

پژوهشگر نمونه كشور و دانشگاه علوم پزشكي مشهد در سال 1384.

پژوهشگر پیشکسوت برتر سال 1389 استان خراسان رضوی.

دريافت جوائز بهترين سخنراني و پوستر از همايش هاي بين المللي سم شناسي در سالهاي متعدد ،نظير کنگره جامعه جهاني فوريتها و حوادث پزشكي در سال 2006 ميلادي از جمله افتخارات علمي ايشان ميباشد.

پرفسور بلالي در سال 1390 مفتخر به دريافت نشان دولتي پژوهش از رياست جمهوري اسلامي ايران شد.

وي بالاترين مدال افتخار از بنياد بين المللي علوم پزشکي پرفسور يلدا و لوح افتخار از جامعه سم شناسي پزشکي آسيا و اقيانوسيه را در سال 1390 دريافت کرد .